آزادی بیان ازتیوری تا عمل
افغانستان، کشوری که بعداز سقوط طالبان حامیانی مانند ایالات متحده امریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا،جرمنی و ...همه و همه مدعیان تامین حقوق بشر ، دموکراسی و آزادی بیان دارد، هنوزهم راه درازی درپیش دارد تا بصورت کل معنی واقعی آزادی بیان را درک و درجامعه زمینه عملی شدن آن را به سایر اتباع این کشور فراهم سازد. آزادی بیان گرچه که درقانون اساسی افغانستان بطورجامع تعریف شده، اما درعمل تعریف مشخص و محدود خودرادارد. آزادی بیان ازدیدگاه دولت افغانستان و علمای دینی که اصلاً دانش و تحصیل شان کاملاً زیرسوال بوده و مدرک تحصیلی از کدام مرجع اسلامی ندارند، به شنیدن موسیقی غربی، دیدن سریال های هندی و پخش ونشرآن درشبکه های تلویزیونی خصوصی و ملی محدود شده است. ریسرچ وتحقیق به این چنین عالم نما ها اصلاً کدام مفهومی ندارد زیرا تحقیق درست مسایل چه درمورد اسلام باشدو چه هم درمورد آیات مقدس قرآن، تفسیر نادرست ایشان را بر مردم آشکارمیسازد،که بادانستن آن مردم دیگر فریب این عالمک هارا نمی خورد. همین خوف است که این عالم نما ها میکوشند ازهرطریقی که شود راه همچو تحقیقات راسد شوند و مردم را به نام های این و آن ازدانستن حقایق بشکل علمی و اسلامی (واقعی) آن به دورنگهدارند.
علمای دینی که امروز سردمداران و داعیان ارشاد و اسلام هستند کی ها اند؟ ایشان های زیارت مولاعلی دربلخ که خود همه جزروخوانی قرآن حتی معنی و مفهوم یک آیت آن را نیز بصورت درست نمیدانند، یا استاد ربانی و سیاف که به نام اسلام میلیون ها طفل را بی پدرو میلیون زن رابی همسر ساخته اند؟
سوال اصلی اینجاست که هرگاه بپنداریم که دولت افغانستان اگر درمواردحقوق بشر، دموکراسی و آزادی بیان تجربه کافی نداشته و کاملاً جوان است، جامعه جهانی که درین مورد گرگ کارکشتهء است. پس چراایندم خاموش نشسته و خودراآگاهانه به غفلت میاندازد. جامعه جهانی و کشورهای مدعی آزادی بیان که گاهگاهی سرازگریبان بیرون کرده و صداهای درمورد حقوق بشر، دموکراسی و آزادی بیان راسرمیدهد، درهمچومواقع بخواب غفلت رفته و انتظارآن را میکشد که سرنوشت جوانانی مثل کامبخش نیز همانند اجمل نقشبندی گردد. بعدازاینکه کارازکارگذشت، روزنامه هاو شبکه های تلویزیونی آن کشورها ازخواب غفلت بیدارشده و تبصره های چرب ونرم خودرا برای نشان دادن خشونت درجهان اسلام سرمیدهند.
برماست تا جلو همچو خشونت هاو سرکشی های این سردمداران جاهل رابا جدیت کامل بگیریم.
از جوانانی مثل کامبخش که جرئت کرده درمقابل این عالم نما که معنی علم را درداشتن عبا وقبا و ریش وپشم میبینند، ایستادگی کرده، بادفاع از اصالت دانش ازطریق مطالعه، تحقیق، نقدو بررسی مسایل بادیدگاه علمی و اکادمیک ازیک جانب ازاسلام عزیز، دین روشنایی، دانش و صلح و ازجانب دیگرازاصل آزادی بیان که بنیاد دموکراسی و جوامع دموکراتیک و مردم سالار است، دفاع کنیم.
ذبیح الله نوری
جنوری 2008
0 Comments:
Post a Comment
<< Home